سخنرانی شب اول محرم ۹۳
بسم الله الرحمن الرحیم
اهدنا الصراط المستقیم
-در قرآن بعضی موضوعات چند بار آمده است و خداوند حکیم کار بیهوده و عبث انجام نمی دهد لذا تکرار موضوعات (مثل شیطان، کفار، مبارزات پیامبران) در قرآن بی جهت و بی استدلال نیست.
مثلا نماز که باید روزانه خوانده شود و در هر نماز هم باید دو بار سوره حمد را قرائت کرد.
قضیهی تکرار اهدنا الصراط المستقیم در نماز، بسیار مهم است. (حداقل باید ده بار در روز این دعا را بخوانیم. این تکرار بیهوده نیست و حکمتی دارد) کسی فکر نکند ما که هدایت شده ایم و دیگر نیازی به هدایت نداریم . خیر. همه نیاز داریم به این دعا چون ماندن در این راه مهم است.
بشری که راه هدایت را پیدا کرده است، در طول این شصت، هشتاد سال عمر، دائم در معرض انحراف از این صراط مستقیم است. اهدنا الصراط المستقیم یعنی درخواست استقامت و عدم انحراف و اعوجاج.
معمولا حفظ یک چیز سخت تر از به دست آوردن آن است.
-امیر المومنین علی (علیه السلام): اَعجَزُ النّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسابِ الاخوان، وَ اَعجَزُ مِنهُ مَن ضَیَّعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم[۱].
-امام خامنهای: حفظ نعمت بمراتب مشکلتر از کسب نعمت است. در قرآن مىگوید: «انّ الّذین قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا». فقط «ربّنا الله» گفتن کافى نیست؛ «ثمّ استقاموا» هم لازم است؛ آن وقت «تتنزّل علیهم الملائکه».
-استقامت کردن اساسِ کار است؛ و الّا یک وزنهى سنگین را آدم ضعیفى مثل بنده هم ممکن است بردارد و یکلحظه سرِ دست بلند کند؛ لیکن نمىتواند نگه دارد؛ آن را مىاندازد. قوى و کنندهى کار، کسى است که بتواند این وزنهى سنگین را ظرف مدت لازم سرِ دستش نگه دارد. خیلى از ماها نیتهایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد مىشویم؛ اما نمىتوانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثناى راه به موانعى برخورد مىکند؛ سایش پیدا مىکند؛ کمرنگ و ضعیف مىشود و احیاناً یک جاذبهى قوىِ معارضى دل را- که جایگاه نیت، دل است- به سوى خودش جذب مىکند؛ یکوقت نگاه مىکنید، مىبینید اصلًا نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض مىشود.[۲]
استقامت کردن: پافشاری کردن به ادامه ی طی طریق در راه مستقیم.
صراط مستقیم چیست؟ راه کسانی که به آنها نعمت دادی. خب خداوند به خیلی افراد نعمت داده است.
فَاولئِکَ مَعَ الَّذینَ اَنعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ[۳].
یا بَنی اِسرائیلَ اذکُروا نِعمَتِیَ الَّتی اَنعَمتُ عَلَیکُم[۴] …
این غیرالمغضوب علیهم، صفت انعمت علیهم است. کما اینکه بنی اسرائیل مورد غضب قرار گرفته است.
بنابراین ما انعمت علیهم ی داریم که مورد غضب است و مورد ضلالت است.
چه چیزی موجب شد مورد غضب قرار بگیرند؟ عدم استقامت.
بنی اسرائیل در آن دوران، برجسته ترین بندگان خدا و نژاد برگزیدهی الهی بودند و این هم آسان به دست نیامده بود. آنان سالهای متمادی در زیر فشار حکومت فرعونی (هم متمدن بودند و هم ظالم) عادات خودشان را عوض نکرده بوند، چه برسد به دین خودشان.
ولی اینها اینطور خراب و ضایع شدند! چرا؟ چون استقامت نکردند. (داستان یوم السبت و قتل انبیا و لجاجب با حضرت موسی)
حفظ نعمت بمراتب مشکل تر از کسب نعمت است، بنی اسرائیل توانستند این همه نعمت کسب کنند ولی نتوانستند حفظ کنند! و استقامت نکردند.
در روایات داریم که ایرانی ها کارهای بزرگی برای ظهور انجام میدهند(قوم یحبونهم و یحبونه/ داستان پیامبر و سلمان) ولی خدا با کسی تعارف ندارد اگر ما کم کاری کنیم ممکن است خداوند این افتخار و نعمت را از ما بگیرد و این کار به دوش دیگری باشد.
تفاوت صبر و استقامت
صبر : بردباری و شکیبایی : نامهای مختلف در شاخههای مختلف روحی : در امور شهوی (عفت) / در مصیبت (خویشتن داری) / در امور مالی (زهد) / در برابر جهالت دیگران و جلوگیری از غضب (حلم) صبر: خویشتن داری، یک کاری را نکردن. انجام ندادن کار است توقف در کار است خودداری است
استقامت : پایداری و استواری / در مفهوم استقامت یک نوع حرکت است و در مفهوم صبر توقف و عدم فعل است
صبر یک نوع توقف در کار و نوعی عکس العمل و خودداری. در پایداری برعکس صبر، «حرکت» نهفته است. برو خسته نشو، ادامه بده / پایداری یعنی پافشاری بر حرکت در مسیر، تا رسیدن به هدف.
امیرالمؤمنین علیه السّلام : الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَایَهَ النِّهَایَهَ وَ الِاسْتِقَامَهَ الِاسْتِقَامَهَ ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَعَ إِنَّ لَکُمْ نِهَایَهً فَانْتَهُوا إِلَى نِهَایَتِکُم.[۵]
این یعنی استقامت غیر از صبر
هیچ مانعی ندارد که استقامت آمیخته به صبر هم باشد؛ یعنی کسی که در حال حرکت است، مشقت ها و سختیهای مسیر را تحمل کند.
[۱] نهج البلاغه، حکمت ۱۲
[۲] بیانات در دیدار اعضاى هیئت دولت، ۰۸/ ۰۶/ ۱۳۸۴
[۳] سوره مبارکه نساء، آیه ۶۹
[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۴۷
[۵] نهج البلاغه ، خطبه ۱۷۶