سخنرانی شب دوم محرم ۹۳
بسم الله الرحمن الرحیم
شب دوم هیئت گروه فرهنگی یاران خمینی (ره)
موضوع: استقامت حسینی ، استقامت خمینی
*دو بعد پیداری حضرت:
-ایستادگی حضرت به چه بود؟ به این که در جنگ استقامت کرد؟ خب همه در جنگ استقامت میکنند. حتی آدمهای باطل. این استقامت که حسین علیه السّلام درست نمیکند.
-بعد عرفانی معنوی پایداری حضرت اباعبدالله:
پایداری برای رسیدن به حق : خواب دیدن در کنار قبر رسول الله
-بعد سیاسی اجتماعی پایداری حضرت:
پایداری در اقامهی حق : وصیت نامه به محمد بن حنفیه
تمام مسائل اجتماعی ما آمیخته به مسائل معرفتی است.
-از نظر حضرت، هدف روشنی وجود داشت؛ اما دیگران مرتب در آن خدشه میکردند.
آقا زادههای اول جهان اسلام (عبدالله بن زبیر، عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس) از مدینه تا مکه تا کربلا و در کربلا
عذرهای شرعی که هر کدام پای انسان را میلرزاند: شما احکام الهی را بگویید بهتر است یا حاکم ظالم بر سر قبر شما رجز خوانی کند؟ / این زن و بچه را کجا میبرید؟ (جان انسانهای دیگر) / عذر شرعی جلوی انسان را سد میکند: کشته شدن مسلم و اعراض مردم کوفه : تکلیف ساقط شد / در خود روز عاشورا (مسئله ناموس : پاکیزهترین زنان عالم به دست انسانهای بی شرف میافتند) / علی اصغر /
*در انقلاب ما هم حرکت امام خمینی مانند حرکت حضرت اباعبدالله بود
-امام سال ۴۲ قیام را شروع کرد و در همان سال قضیه فیضیه اتفاق افتاد.
یکی ازمراجع برجسته آن زمان به من گفت: (فلانی ! آن خون های پانزده خرداد پای چه کسی است؟
استدلال ایشان این بود که آدم های لاابالی که جلو تیر دشمن نیامدند! آدم های ضعیف و بی ایمان نیامدند! بهترین جوانان این مملکت را به کشتن دادیم!! آیا این مصلحت بود؟ این درست بود؟
این همان جایی است که ((چو گل بسیار شد پیلان بلغزند)) می بینید! اینجاست که آدم می فهمد امام(ره)چقدر بزرگ تر از همه است!بنده در دلم گفتم«فرق بین امام(ره) ما وشما همین است» استقامت امام(ره) یعنی این! توظریف ترین لحظات ، آنجا که دوستان آدمی را رها می کنند آنجا است که انسان احساس می کند تنهای تنهاست،استقامت کردن! امام(ره) گفتند:اگرهمه ملت ایران باشد وخمینی تنها باشد خواهد ایستاد
-استقامت امام بعد از انقلاب متبلور می شود و سختتر می شود.
بهانه تراشی میکنند و استقامت نمیکنند و عذر تراشی میکنند که به این دلایل تکلیف از ما ساقط است.
امام به خاطر اینکه ایستادند یک ارزش مجسم هستند.
نباید استقامت را به تعصب های بیخودی خلط کرد
نباید متلون و رنگارنگ بود.
مثال دیگر:روزی به امام گفتند: «اگر نهضت را ادامه دهید.حوزه علمیه ی قم را تعطیل خواهند کرد» این جا صحبت جان نبود که امام (ره) بگوید جان مرا بگیرند اهمیت ندارد.
خیلی کسان حاضرند از جانشان بگذرند اما وقتی بگویند با این اقدام شما ممکن است حوزه علمیه قم تعطیل شود پای همه می لرزد اما پای امام (ره) نمی لرزد به امام گفتند:مراجع را تحریک می کنیم علیه شما یعنی اختلاف در عالم اسلام بوجود می آید!
پای خیلی ها لرزید اما امام استقامت کرد و راه را عوض نکرد.